انتخاب زبان:

« وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِ‌سَالَتَهُ..»

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن / که نگین پادشاهی دهد از کرم،گدا را

« وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِ‌سَالَتَهُ..»

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن / که نگین پادشاهی دهد از کرم،گدا را

۶ مطلب با موضوع «غدیر :: اثبات غدیر» ثبت شده است

علی (ع)

خطبه 3 ، معروف به خطبه شقشقیّه که درد دل های امام علی (علیه السلام) از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه است.1

1. شکوه از ابابکر و غصب خلافت :

آگاه باشید ! به خدا سوگند ! ابابکر ، جامه خلافت را بر تن کرد ، در حالی که می دانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی ، چون محور آسیاب است به آسیاب ، که دور آن حرکت می کند . او می دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است ، و مرغان دور پرواز اندیشه ها ، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز کرد . پس من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گیری کردم و در اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پا خیزم ؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند ، صبر پیشه سازم ؟ که پیران را فرسوده ، جوانان را پیر ، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد ! . پس از ارزیابی درست ، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم . پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود . و با دیدگان خود می نگریستم که میراث مرا به غارت می برند ! . تا اینکه خلیفه اوّل ، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خطّاب سپرد .

در سده‌ی دوازدهم و سیزدهم هجری، یکی از مشاهیر اهل سنت هند، عبدالعزیز بن ولی الله دهلوی (25 ماه رمضان 1195- 7 شوال 1239)، کتابی به نام «تحفه ­ی اثناعشریه» نگاشت که در ضمن دوازده باب به ردّ و انکار عقاید شیعه پرداخت، از جمله باب پنجم تا هشتم که به ترتیب در باب الهیات، نبوت، امامت و معاد سخن می‌گوید. دانشوران شیعی، از همان زمان، به پاسخ‌گویی مطالب این کتاب پرداختند. بعضی تمام کتاب را هدف قرار داده، و برخی دیگر، پاره‌ای از ابواب را پاسخ گفتند.

شمار این کتاب‌ها بیش از 25 عنوان است که محقق طباطبایی در مقاله‌ی «موقف الشیعه من هجمات الخصوم» فهرستی از آنها را بر می‌شمارد.[1]

در میان این کتاب‌ها، چند کتاب از علامه سید محمد قلی کنتوری[2] (5 ذیقعده 1188- 4 محرم 1360) جلب نظر می‌کند

ـ کتاب « السیف الناصری » در جواب باب اول تحفه ی اثناعشریه .

ـ کتاب « تقلیب المکائد » در جواب باب دوم تحفه ی اثناعشریه.

ـ کتاب « برهان السعاده » در جواب باب هفتم تحفه ی اثناعشریه.

ـ کتاب « تشیید المطاعن » در جواب باب دهم تحفه ی اثناعشریه.[3]

ـ کتاب « مصارع الافهام» در جواب باب یازدهم تحفه ی اثناعشریه.

از علامه سید محمد قلی، فرزندان دانشوری بر جای مانده است از جمله :

سید اعجاز حسین (21 رجب 1240- 17 شوال 1286).[4] سید سراج حسین (متوفی 1282). میر حامد حسین (1246- 18 صفر 1306).

ما در این گفتار، به شناساندن مختصر ایشان و کتاب گران­سنگش «عبقات الانوار» می‌پردازیم.[5]

آشنایی با عبقات الانوار

عبقات الانوار، یکی از آثاری است که در پاسخ باب هفتم تحفه ­ی اثنا عشریه، تألیف شد. اهمیت این کتاب جاودانه آن‌چنان بود که نام و یاد مؤلف آن را برای همیشه در طول تاریخ و در دل‌های حق‌طلبان جاودانه ساخت؛ به گونه‌ای که با وجود دیگر تألیفات میرحامد حسین از یک‌سو، و دیگر کتاب‌هایی که در پاسخ باب هفتم تحفه­ ی اثناعشریه نوشته شده؛ تنها نام میرحامد حسین ـ آن هم با یادگار ماندگارش عبقات الانوار ـ پیوند استوار یافت و بر جای ماند.

باب هفتم از کتاب تحفه­ ی اثنا عشریه به دو بخش اصلی تقسیم شده که هریک از آن دو بخش ، به بخشهای فرعی کوچکتر تقسیم شده اند. علامه میرحامد حسین در پاسخ به هر یک از آن‌ بخش‌های فرعی، یک مجلّد مستقل نگاشت. تفصیل این مجلّدات به شرح زیر است:

مجلد اول: حدیث غدیر « من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه».

مجلد دوم: حدیث منزلت « أنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إلَّا أنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی‏».

مجلد سوم: حدیث ولایت « إنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أنَا مِنْه‏ و هو مولى کلّ مؤمن بعدی».

مجلد چهارم: حدیث طیر « اللَّهُمَّ ائْتِنِی بِأحَبِّ خَلْقِکَ إلَیْکَ یَأْکُلْ مَعِی مِنْ هَذَا الطَّیِر».

مجلد پنجم: حدیث مدینة العلم « أنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا».

مجلد ششم: حدیث تشبیه «مَنْ أرَادَ أنْ یَنْظُرَ إلَى آدَمَ فِی عِلْمِهِ وَ... فَلْیَنْظُرْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ».

مجلد هفتم: حدیث مناصبه « مَنْ نَاصَبَ عَلِیّاً الخِلافة فَهُوَ کَافِر».

مجلد هشتم: حدیث نور « کنت أنا و علىّ نوراً بین یدى اللهَ عزّ و جل‏...».

مجلد نهم: حدیث رایت « لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا یُحِبُّ اللهَ وَ رَسُولَه‏».

مجلد دهم: حدیث مع الحق « علىّ مع الحقّ و الحقّ مع على‏».

مجلد یازدهم: حدیث خاصف النعل « انّ منکم من یقاتل على تأویل القرآن کما قاتلت على تنزیله... و لکن خاصف النعل».[6]

مجلد دوازدهم: حدیث ثقلین «إنّی تارکٌ فیکم الثِقلین... کتاب الله و عترتی...».

مجلّد آیات ، شامل شش آیه ­ی:

1ـ (( إنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا...)) ( مائده/ 55 )

2ـ (( إنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْت‏...)) ( احزاب/ 33 )

3ـ (( قُلْ لا أسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْراً إلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏)) (شوری/ 23 )

4ـ (( فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ... فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا...)) ( آل‌عمران/ 61 )

5ـ (( إنَّما أنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد)) ( رعد/ 7 )

6ـ (( وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أولئِکَ الْمُقَرَّبُون‏)) ( واقعه/10-11)

ویژگی‌های نگارشی کتاب «عبقات الانوار»

1ـ مهم‌ترین ویژگی کتاب، پای‌بندی به اصول و آداب مناظره و قوانین پژوهش مانند: حلم، متانت، امانت در نقل، استناد به مطالب مورد قبول مخالف، فراگیری همه جوانب به طور کامل، نشان دادن تحریفات و تصرّفات، نشان دادن تناقض‌های سخنان دهلوی، رجوع به شأن صدور احادیث، بررسی متون احادیث و... است.

2ـ ساختار ساده اما دقیق در بیان محتوا:

مطالب کتاب در دو بخش اصلی تقسیم شده که به شرح زیر می باشد:

الف ) بخش سند ، شامل:

ـ استقصای راویان حدیث ، به ترتیب: صحابه، تابعین، عالِمان تا اواخر قرن سیزدهم.

ـ توثیق افراد یاد شده، بر اساس منابع رجال و تراجم اهل تسنّن. مؤلف در این مرحله گاهی به مباحثی که در تضعیف آن شخصیت‌ها بیان شده، پاسخ می‌گوید، که برای این کار از دانش‌های: رجال، تراجم، کتاب‌شناسی و تاریخ بهره می‌گیرد.

ب ) بخش دلالت، شامل:

ـ اثبات دلالت حدیث بر امامت اهل‌بیت (علیهم السلام)

ـ پاسخ‌گویی به سخنان و شبهات دهلوی در مورد دلالت حدیث.

ـ پاسخ به تعارض احادیث دیگر با حدیث مورد نظر.

3ـ احاطه‌ی مؤلف بر منابع مختلف و گسترده­ ی علمی در عرصه ­ی امامت

عبقات الانوار، یکی از آثاری است که در پاسخ باب هفتم تحفه ­ی اثنا عشریه، تألیف شد. اهمیت این کتاب جاودانه آن‌چنان بود که نام و یاد مؤلف آن را برای همیشه در طول تاریخ و در دل‌های حق‌طلبان جاودانه ساخت؛ به گونه‌ای که با وجود دیگر تألیفات میرحامد حسین از یک‌سو، و دیگر کتاب‌هایی که در پاسخ باب هفتم تحفه­ ی اثناعشریه نوشته شده؛ تنها نام میرحامد حسین ـ آن هم با یادگار ماندگارش عبقات الانوار ـ پیوند استوار یافت و بر جای ماند.

باب هفتم از کتاب تحفه­ ی اثنا عشریه به دو بخش اصلی تقسیم شده که هریک از آن دو بخش ، به بخشهای فرعی کوچکتر تقسیم شده اند. علامه میرحامد حسین در پاسخ به هر یک از آن‌ بخش‌های فرعی، یک مجلّد مستقل نگاشت. تفصیل این مجلّدات به شرح زیر است:

مجلد اول: حدیث غدیر « من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه».

مجلد دوم: حدیث منزلت « أنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إلَّا أنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی‏».

مجلد سوم: حدیث ولایت « إنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أنَا مِنْه‏ و هو مولى کلّ مؤمن بعدی».

مجلد چهارم: حدیث طیر « اللَّهُمَّ ائْتِنِی بِأحَبِّ خَلْقِکَ إلَیْکَ یَأْکُلْ مَعِی مِنْ هَذَا الطَّیِر».

مجلد پنجم: حدیث مدینة العلم « أنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا».

مجلد ششم: حدیث تشبیه «مَنْ أرَادَ أنْ یَنْظُرَ إلَى آدَمَ فِی عِلْمِهِ وَ... فَلْیَنْظُرْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ».

مجلد هفتم: حدیث مناصبه « مَنْ نَاصَبَ عَلِیّاً الخِلافة فَهُوَ کَافِر».

مجلد هشتم: حدیث نور « کنت أنا و علىّ نوراً بین یدى اللهَ عزّ و جل‏...».

مجلد نهم: حدیث رایت « لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا یُحِبُّ اللهَ وَ رَسُولَه‏».

مجلد دهم: حدیث مع الحق « علىّ مع الحقّ و الحقّ مع على‏».

مجلد یازدهم: حدیث خاصف النعل « انّ منکم من یقاتل على تأویل القرآن کما قاتلت على تنزیله... و لکن خاصف النعل».[6]

مجلد دوازدهم: حدیث ثقلین «إنّی تارکٌ فیکم الثِقلین... کتاب الله و عترتی...».

مجلّد آیات ، شامل شش آیه ­ی:

1ـ (( إنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا...)) ( مائده/ 55 )

2ـ (( إنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْت‏...)) ( احزاب/ 33 )

3ـ (( قُلْ لا أسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْراً إلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏)) (شوری/ 23 )

4ـ (( فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ... فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا...)) ( آل‌عمران/ 61 )

5ـ (( إنَّما أنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد)) ( رعد/ 7 )

6ـ (( وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أولئِکَ الْمُقَرَّبُون‏)) ( واقعه/10-11)

ویژگی‌های نگارشی کتاب «عبقات الانوار»

1ـ مهم‌ترین ویژگی کتاب، پای‌بندی به اصول و آداب مناظره و قوانین پژوهش مانند: حلم، متانت، امانت در نقل، استناد به مطالب مورد قبول مخالف، فراگیری همه جوانب به طور کامل، نشان دادن تحریفات و تصرّفات، نشان دادن تناقض‌های سخنان دهلوی، رجوع به شأن صدور احادیث، بررسی متون احادیث و... است.

2ـ ساختار ساده اما دقیق در بیان محتوا:

مطالب کتاب در دو بخش اصلی تقسیم شده که به شرح زیر می باشد:

الف ) بخش سند ، شامل:

ـ استقصای راویان حدیث ، به ترتیب: صحابه، تابعین، عالِمان تا اواخر قرن سیزدهم.

ـ توثیق افراد یاد شده، بر اساس منابع رجال و تراجم اهل تسنّن. مؤلف در این مرحله گاهی به مباحثی که در تضعیف آن شخصیت‌ها بیان شده، پاسخ می‌گوید، که برای این کار از دانش‌های: رجال، تراجم، کتاب‌شناسی و تاریخ بهره می‌گیرد.

ب ) بخش دلالت، شامل:

ـ اثبات دلالت حدیث بر امامت اهل‌بیت (علیهم السلام)

ـ پاسخ‌گویی به سخنان و شبهات دهلوی در مورد دلالت حدیث.

ـ پاسخ به تعارض احادیث دیگر با حدیث مورد نظر.

3ـ احاطه‌ی مؤلف بر منابع مختلف و گسترده­ ی علمی در عرصه ­ی امامت

علی (ع)

علی (علیه السلام) مردم را در رحبة جمع نمود سپس فرمود:

خدا را به گواهی می‌طلبم و از هر مسلمانی که در روز غدیر خم بوده می‌خواهم که برخیزد و آنچه را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیده، بازگوید.

سی نفر برخاستند و ابونعیم نوشته؛ مردم زیادی برخاستند وشهادت دادند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آن روز دست علی را گرفت و به مردم گفت:

آیا می‌دانید که من نسبت به مؤمنان از خودشان اولی هستم؟ گفتند بلی ای رسول خدا. آن حضرت فرمود: هرکس که من مولای اویم پس علی نیز مولای اوست.

ابوطفیل می‌گوید من از رحبة خارج شدم در حالی که در قلبم چیزی بود (برای من سؤالی مطرح بود) لذا زید بن أرقم را ملاقات کردم و به او گفتم من  از علی‌(علیه السلام) شنیدم که چنین و چنان می‌گفت.

زید گفت: انکار نکن. من هم از پیامبر (صلی الله علیه و آله) این مطلب را شنیدم.

 

منبع: کتاب مسند احمد ابن حنبل جلد 4 ص 370 شماره‌ی 19321

علی (ع)



غدیر خم در مسند أحمد بن حنبل، کوششی است در جهت ارائه‌ی راهکاری برای تفاهم  و همدلی و هم‌اندیشی در میان مسلمانان  بر مبنای واقعه‌ی تاریخی غدیر.

به این منظور احادیث یکی از شاخص‌ترین و معتبرترین کتب در نزد اهل سنت – کتاب مسند أحمد بن حنبل که حداقل در دوازده حدیث به واقعه‌ی غدیر خم اشاره نموده است - در مقابل دیدگان اهل بصیرت قرار می گیرد تا حقایق ذیل مشخص گردد:

1- نخست آنکه واقعه‌ی غدیرخم رویدادی تاریخی و غیر قابل انکار است.

2- أسناد واقعه‌ی غدیر خم  مربوط به قرون اخیر و یا ساخته‌ی شیعه نیست بلکه حتی ریشه در قدیمیترین کتب اهل سنت داشته و اصالت آن جای انکار ندارد.

3- از سوی دیگر این نوشتار زمینه‌ای برای قضاوت در مورد این رویداد تاریخی را فراهم می سازد تا خواننده با دقت در جزئیات آن، به مقصد و مقصود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در معرفی علی بن ابیطاب (علیه السلام) به عنوان مولای مؤمنان، آگاه گردد.

4- علاوه بر آن بخشی از روایات ارائه شده، دلیلی آشکار و غیر قابل انکار است بر استدلال و حتی مناشده‌ی (سوگند دادن و به گواهی طلبیدن) أمیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به واقعه‌ی غدیرخم برای اثبات امامت و ولایت خود.

بقیه متن در ادامه مطلب..